اما Acquisition کمی عمیقتر است و به این اشاره دارد که زبان، بخشی از وجود ما شده است.
در زبان انگلیسی، هر دو دو لغت Learning و Acquisition برای یادگیری زبان به کار میروند.
اما Acquisition کمی عمیقتر است و به این اشاره دارد که زبان، بخشی از وجود ما شده است.
هر یک از ما با گوش دادن به یک فیلم یا چند روز زندگی در کشوری دیگر، چند کلمه یا جمله از یک زبان خارجی را یاد میگیریم.
اما درونی شدن آن زبان و اینکه به بخشی از سیستم کلامی ما تبدیل شود، چیز دیگری است.
به همین علت، اگر اصرار داشته باشید دقت علمی را در صحبتهای خود به کار بگیرید، منطقی است بین این دو مورد تفاوت قائل شوید.
زبان شناسها ترجیح میدهند به جای یادگیری زبان دوم از اصطلاح فراگیری زبان دوم استفاده کنند؛ چون فراگرفتن در دل خود، پیام درونی شدن را نیز دارد.
نخستین کسانی که روی بحث SLA کار کردند (مثلاً Pit Corder در دههی ۶۰ میلادی) اصرار داشتند با تفکیک Input و Intake، به این تمایز توجه داشته باشند:
- هر آنچه ما در محیط میشنویم و میبینیم و میخوانیم، Input (ورودی) است.
- اما آنچه در درون ما هضم و جذب میشود و در ساختار ذهنمان نهادینه میشود، Intake است.